پِطرُس (به لاتین: Petrus) یا شمعون، یکی از دوازده حواری عیسی مسیح، رهبران کلیسای مسیحیت اولیه بودند. کلیسای کاتولیک رومی او را نخستین پاپ میدانند که توسط عیسی در گفتگوی «صخرهٔ کلیسای من» در متی ۱۶:۱۸ به مقام روحانیت رسیدهاست. همهٔ کلیساهای مسیحی باستان پطرس را به عنوان قدیسی مهم بزرگ میشمارند و او را بانی کلیسای انطاکیه و بعدتر کلیسای رم میدانند،[۳] ولی در خصوص اقتدار جانشینان متعدد او در مسیحیت امروز اختلاف نظر دارند.
او ۳۱ سال پاپ بود.[۴] او در سال یک میلادی[نیازمند منبع] در بیت صیدا به دنیا آمد و در ۶۴ میلادی در رم از دنیا رفت.[۵]
مقبره وی در زیر کلیسای بزرگ واتیکان قرار دارد.خانوادهٔ پطرس در جلیل در شهر بیت صیدا زندگی میکردند. آنها هم خود ماهیگیر بودند و هم چندین قایق ماهیگیری داشتند، که به دیگران اجاره میدادند.
پدر پطرس، یونا پس از تولد پسرش او را شمعون نامید. شمعون برادری به نام اندریاس داشت، که پیش از او به عیسی مسیح ایمان آورد.[۶] بعدها او توسط عیسی به «کیفا» یا همان «پطرس» که به معنای صخره است ملقب شد.پطرس یونانی شده کلمه آرامی «کیفا» به معنی «صخره» است. بر اساس انجیل، علت نامگذاری شمعون به «پترس» توسط عیسی اینگونه عنوان میشود:
« من بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم، و قدرتهای جهنم، هرگز قادر به نابودی آن نخواهند بود. من کلیدهای ملکوت خدا را در اختیار تو (پطرس) میگذارم تا هر دری را بر روی زمین بگشایی در آسمان نیز گشوده شود و هر دری را بر روی زمین ببندی، در آسمان بسته شود.» بر اساس این روایت، کلیسای رم خود را جانشین پطرس و وارث کلید بهشتی میداند.
اما در انجیل برنابا (بارنابا) که در زمره اسفار مشکوک عهد جدید است، پترس به دلیل این که عیسی را فرزند خدا خواند، مورد خشم وی قرار گرفت و حتی عیسی قصد اخراج پطرس از جمع حواریان را داشت، که با وساطت دیگر حواریون، او را بخشید.
پس از عیسی، پطرس علاوه بر تبلیغ مسیحیت، دوباره به شغل ماهیگیری مشغول شد. در سالهای نخست پس از عیسی نزاعی الاهیاتی میان مسیحیان درگرفت. نخستین و مهمترین جدایی در تاریخ مسیحیت، همان جدایی پولس از حواریان و در رأس آنان پطرس است. گاهی گروه یهودیان تازهمسیحیشده در آن سالها، مانند ناصریان و ابیونیها، را زیر رهبری حواریان به ویژه پطرس و یعقوب پسر حلفا عنوان میکنند.[۷]برخی از مفسرین معتقدند پترس یکی از سه رسول یاد شده در داستان اصحاب قریه است که در قرآن، سوره یس آیه۱۳–۳۶ بیان شدهاست. روایات در این که شهر این قوم همان شهر باستانی انطاکیه است همنظر اند. اگرچه مضامین تا اندازهای با منابع مسیحی سازگار است، اما در برخی عناصر داستان تفاوتهایی نیز به چشم میخورد. ماجرای رفتن برنابا و پولس به انطاکیه، و تبلیغ در آن جا و پیوستن پطرس به آنها، در کتاب اعمال رسولان در بابهای ۱۱ تا ۱۳ به تفصیل وارد شدهاست، اما با متن قرآن تفاوتهایی دارد؛ برخی روایات در صدد توضیح این اختلاف به جای پولس توما و برخی یعقوب را میگذارند و آمدن پطرس به سوی انطاکیه برای آزادی دو رسول دیگر از زندان پادشاه انطاکیه را تأیید میکنند.[۸] در منابع اسلامی نیز او با نام شمعون و معمولاً با لقب «صفا» معرفی میشود. «صفا» شکل عربی کلمه کیفا در زبان آرامی است به معنای صخره. میتوان این عنوان را مترادف «شمعون پطرس» در عهد جدید دانست؛ از همین منابع بر میآید که او از بستگان عیسی بودهاست. علی ابن ابراهیم قمی در تفسیر خویش، به نقل از جعفر صادق بر این نکته تأکید میکند که او یگانه پیشوای مسیحیان، و وصی عیسی پس از او بودهاست
در سال ۶۴ میلادی امپراتور روم نرون دستور به آتش زدن روم داد و سپس این تقصیر را بر گردن مسیحیها نهاد. از این رو که پترس رهبر کلیسا بود وی را دستگیر کرده و واژگون به خواست خودش بر صلیب کردند. زیرا خود وی گفت من لیاقت ندارم مانند عیسی مسیح بمیرم.