حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

حسام الدین شفیعیان

وبلاگ رسمی و شخصی حسام الدین شفیعیان

بلاهای بعد از شهادت امام حسین (ع)

در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، دنیا شاهد حوادث و رویدادهای [سماوی و زمینی] عجیب و شگفت انگیزی بود که می‌توان از آن تحت عنوان علائم و نشانه‌های خشم و غضب الهی یاد کرد. حوادث و وقایع خارق العاده بسیاری که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در منابع معتبر شیعه و سنی گزارش شده، جای هیچ شک و شبهه و انکاری را در وقوع آن، برای کسی باقی نمی‌گذارد. این مقاله، تلاشی است برای بیان برخی از این علائم و نشانه‌های خشم الهی.

نقل شده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، بادی سرخ وزیدن گرفت و غباری سیاه و غلیظ به آسمان برخاست؛ [به واسطه شدت این گرد و غبار] همه جا تاریک شد آن چنان تاریک، که هیچ چیز کوچک و بزرگی دیده نمی‌شد، به گونه‌ای که مردم گمان کردند که قیامت بر پا شده و عذاب الهی نازل شده است. مدتی وضع بر این منوال بود تا اینکه به برکت وجود شریف امام سجاد (علیه‌السّلام)، هوا باز شد و گرد و غبار فرو نشست

روایت شده که پس از شهادت امام (علیه‌السّلام) در روز عاشورا، آفتاب چنان گرفت که در نیمه‌ی روز، ستاره‌ها در آسمان پدیدار شدند.

 آن‌سان که حتی ستاره "جوزا" (ستاره جوزا، ستاره‌ای است که شب هنگام و در وسط آسمان، ظاهر می‌شود.) نیز در آسمان دیده شد.

 طول این خورشید گرفتگی و تاریکی هوا، در برخی از منابع سه روز ذکر شده است. 

زرارة بن اعین روایت کرده که «امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: "آسمان در شهادت یحیی بن زکریا و امام حسین بن علی (علیه‌السّلام) چهل روز گریست و جز بر این دو نفر، بر کسی دیگر نگریست. " [زراره نقل کرده که به امام صادق (علیه‌السّلام)] گفتم: "آسمان چگونه گریست؟ " فرمود: "خورشید در سرخی صبح طلوع می‌کرد و در سرخی غروب، غروب می‌کرد."» روایت مشابهی نیز از مسعودی نقل شده که در آن آمده آسمان تا چهارده روز بر امام حسین (علیه‌السّلام) گریست؛ گریستن آسمان سرخی آن بود.
همچنین روایت شده که «چون امام (علیه‌السّلام) به شهادت رسید سرخی‌ای از سمت مشرق برآمد و سرخی دیگری نیز از سمت مغرب برآمد و نزدیک بود میان آسمان به هم برسند این وضع تا شش ماه، ادامه داشت.»  روایت مشابهی نیز، در برخی منابع نقل شده که در آن آمده: «چون [امام] حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید تا شش ماه افقهای آسمان سرخ شده بود و پس از گذشت این مدت (شش ماه) هم سرخی آسمان کاملا محو نشد.»  نقل است که سرخی آسمان در پیرامون خورشید، پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به مانند قبل از شهادت ایشان نبود؛ بلکه این مقدار از سرخی آسمان، که امروز شاهد آن هستیم بسیار بیشتر از زمان قبل از شهادت امام (علیه‌السّلام) است.
روایت شده که قبل از شهادت سیدالشهداء، کاروانی از یمن به مقصد عراق حرکت کرد کالای این کاروان ورس (ورس دانه زردی است شبیه کنجد که برای رنگ کردن لباس و موی سر و نیز درمان به کار می‌رود و بوی خوشی دارد.) بود. این کاروان همزمان با شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) وارد کربلا شد؛ اما به ناگاه، تمام بارهایشان تبدیل به خاکستر شد.

← تلخ شدن گوشت شتر


روایت شده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و در پی غارت خیمه‌ها و اموال اهل بیت (علیه‌السّلام)، شتری نیز به غنیمت سپاه عمر سعد در آمد. کسانی که این شتر را به غنیمت گرفته بودند میان فروش یا نحر آن، تصمیم گرفتند تا آن را نحر کنند پس از نحر شتر دیدند گوشت شتر مثل علقم (نام دیگر درخت حنظل است. درختی که در تلخی مثل عرب شده است.) تلخ شده است.

← بارش خون از آسمان


در روایات بسیاری از علما و مورخان شیعه و سنی آمده که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، از آسمان باران خون باریدن گرفت. این باران که به نقل از برخی روایات تا چهل شب نیز ادامه داشت. چنان بود که خانه‌ها و دیوارها به واسطه آن به رنگ سرخ در آمدند و چاهها و خمره‌ها و ظرفها پر از خون شدند. گفته شده ساکنان بصره و کوفه و شام و خراسان نیز شاهد باران خون در شهرهای خود بودند [و آن چنان ترس و اضطرابی آنان را فرا گرفت که] شک نداشتند به زودی بر آنها عذاب نازل می‌شود. چنین بارشی در اروپا و از جمله در کشور انگلستان نیز از سوی مورخان این کشور گزارش شده است.(کتابthe anglo-saxon از مهمترین کتب تاریخی در دوران قرون وسطی است. این کتاب که به فرمان آلفرد کبیر پادشاه انگلستان در سال ۸۹۰ میلادی گردآوری شده است. مهمترین حوادث و رویدادهای تاریخ تا آن سال را در بر دارد. بعدها حوادث مهم هر سال تا قرن دوازدهم میلادی نیز بر آن افزوده شد. در این کتاب که مهمترین حوادث و وقایع هر سال در حد یک یا چند جمله ذکر گردیده است، درباره حوادث مهم اکتبر سال ۶۸۵ میلادی آمده: blood. And milk and. in this dear in Britain it rained در این گزارش آمده که در این سال در انگلستان باران خون باریده است. این تاریخ که مؤلف کتاب بدان اشاره داشته مطابق است با عاشورای سال شصت هجری. (این کتاب در ایران به چاپ نرسیده است. وصول به این مطلب از راه سرچ در اینترنت ممکن است. رجوع شود به آدرس اینترنتی: http://forums. Catholic. Com/ showthread. php? t=۳۳۱۰۸۷.)
در وصف این حالت در برخی از روایات آمده: «آسمان باران خون بارید و اثرش تا مدت‌ها در لباس‌ها باقی ماند، تا آن که قطع شد.»  و در بعضی دیگر از روایت نیز چنین آمده: «نیمه روزی آسمان بر پتوی سفیدی بارید نگاه کردیم خونین بود، شتران بر لب آب رفتند تا آب بنوشند آب خون شده بود [بعدها] معلوم شد که در آن روز امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسیده بود.»  بعضی دیگر از روایات هم گفته‌اند: «آسمان پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) تا هفت روز هر گاه بر دیوارها می‌تابید از سرخی چون ملحفه قرمز به نظر می‌رسید و ستاره‌ها به یکدیگر برخورد می‌کردند.» 
برخی از منابع مدت این بارشها را دو یا سه ماه بیان کردند، ضمن اینکه در برخی از روایات به بارش خاک سرخ نیز اشاره شده است.

← جوشش خون تازه از زیر سنگ‌ها


از نشانه‌های دیگر خشم الهی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) ، در روی زمین آشکار گردید جوشیدن خون تازه از زیر سنگها بود. نقل شده چون امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید سنگی در زمین یافت نشد، مگر آن که از زیرش خون تازه جاری بود. از زید بن عمرو کندی روایت شده که می‌گفت: «ام حیا برایم نقل نمود که روز شهادت امام (علیه‌السّلام) سه روز دنیا تاریک شده بود و هیچ یک از آنها شام ننمودند، مگر آن که خیمه و خرگاهش سوخته شده بود و هیچ سنگی در بیت المقدس برداشته نمی‌شد، مگر این که خون غلیظی زیر آن سنگ ظاهر بود.» 
در کتاب کامل الزیارات از مردی از اهالی بیت المقدس روایت شده که می‌گفت: «"به خدا سوگند، ما ساکنان بیت المقدس و اطراف آن، [با همه دوری راه،] شامگاهان، کشته شدن حسین (علیه‌السّلام) را فهمیدیم. " گفتم: "چنین چیزی چگونه ممکن است؟ " آن مرد گفت: "در بیت المقدس هیچ سنگ و شن و صخره‌ای را بلند نکردیم، جز آن که در زیر آن خون تازه جوشیدن گرفت و دیوارها مانند خون بسته سرخ شده بودند؛ تا سه روز خون تازه بر ما بارید؛ همچنین، شنیدیم که منادی‌ای در دل شب ندا در می‌داد و ستارگان در هم رفتند و خورشید تا سه روز گرفت و سپس باز شد؛ فردای آن روز شایعه کشته شدنش منتشر شد طولی نکشید که خبر شهادت حسین (علیه‌السّلام) به ما رسید.» 
همچنین نقل شده که «زمانی که سر مطهر سیدالشهداء (علیه‌السّلام) را به کوفه و منزل ابن زیاد بردند بر دیوارهای خانه‌اش خون روان شد.» 
مسعودی نقل کرده است که این بارشها و نیز جوشش خون از زمین متوقف نشد تا اینکه مختار بن ابوعبید ثقفی قیام کرد و انتقام خون امام حسین (علیه‌السّلام) را از قاتلین آن حضرت (علیه‌السّلام) گرفت.

تصلیب عیسی مسیح

زمانی که عیسی می‌میرد، پرده معبد به دو نیم پاره می‌شود. در متی، زلزله‌ای باعث گشوده شدن قبرها می‌شود. در مرقس و متی، فرمانده سربازان رومی که از این اتفاقات وحشت‌زده شده بود، می‌گوید: «به راستی او پسر خدا بود.

در لوقا، عیسی به زنانی که به دنبالش می‌آمدند و گریه می‌کردند می‌گوید «برای من گریه نکنید، بلکه به خاطر خود و فرزندانتان اشک بریزید

در روایات اناجیل، عیسی بخش بزرگی از تبلیغ خود را صرف انجام معجزات، به خصوص شفا دادن، می‌کند.[۱۵۷] آن معجزات در دو دسته اصلی قرار می‌گیرند: معجزات درمانی و معجزات طبیعت

و با وجود آن همه معجزات او را انکار میکنند که تو مسیح نیستی و سرانجام با توطئه و اتهامات مختلف او را بر صلیب در محل گلگتا جمجمه با خشونت تمام با استفاده از میخ و تاج خار به صلیب میکشند.

طوفان نوح

طوفان نوح عذاب الهی بود که قوم نوح به سبب بت‌پرستی گرفتار آن شد. نوح ۹۵۰ سال مردم را به خداپرستی دعوت کرد؛ اما به جز عده کمی، کسی به او ایمان نیاورد؛ بنابراین نوح آنان را نفرین کرد و خداوند طوفان را برای عذاب آنان نازل کرد.

بر اساس قرآن کریم، طوفان نوح، عذاب الهی برای از بین بردن قوم مشرک حضرت نوح بوده است.[۱] قومی که بر اساس گزارش آیات قرآن، بت‌هایی با نام‌های «وُدّ»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را می‌پرستیدند.[۲] چنانکه در قرآن کریم آمده، نوح برای هدایت آنان تلاش بسیاری کرد، اما در نهایت موفق به هدایت آنان نشده[۳] و پس از مدتی طولانی، تنها عده معدودی به او ایمان آورده‌اند.[۴] بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، قوم نوح او را دروغگو خطاب می‌کردند و برای نپذیرفتن پیامبری او دلایلی می‌آورده‌اند؛ از جمله اینکه: تو جز بشری مثل ما نیستی، آنان که اطراف تو هستند کمتر از ما هستند و در نهایت اینکه تو از لحاظ خویشاوندی هیچ برتری‌ای نسبت به ما نداری.[۵] به گزارش قرآن کریم، نوح(ع) ۹۵۰ سال قوم خود را به یکتاپرستی دعوت کرد.[۶]

پس از آنکه خداوند به نوح وحی کرد که مردم قومش هرگز ایمان نخواهند آورد،[۷] حضرت نوح(ع) قوم خود را نفرین کرد و گفت: «پروردگارا از کافران هیچ جنبده‌ای بر زمین بر جای مگذار.»[۸] بنابر آنچه طبرسی در مجمع البیان آورده، بر اثر این نفرین، زنان و مردان عقیم شدند و چهل سال کودکی متولد نشد و همه‌جا را قحطی فرا گرفت، تا اینکه هر چه داشتند از بین رفت و بیچاره و بدبخت شدند.[۹] در این هنگام نوح به آنان گفت: از خداوند طلب آمرزش کنید که او آمرزنده است.[۱۰] اما قوم نوح باز هم دعوت او را اجابت نکردند و به یکدیگر سفارش می‌کردند که خدایان خود را فراموش نکنید.[۱۱] پس از این، خداوند با طوفان بزرگی همه مشرکان را از بین برد و درخواست نوح(ع) را اجابت کرد.[۱۲]

برخی زمان آغاز طوفان نوح را دهم رجب[۳۶] و برخی دیگر دوم رجب[۳۷] دانسته‌اند. بسیاری از مورخین نقل کرده‌اند که در جریان طوفان نوح چهل روز پیوسته از آسمان آب بارید و از زمین آب جوشید.[۳۸] مدت زمان طول کشیدن طوفان را نیز برخی ۶ ماه[۳۹]، برخی ۱۵۰ روز و برخی دیگر ۵ ماه، برخی ۱۳ ماه و برخی ۲۷ روز عنوان کرده‌اند.[۴۰] علامه مجلسی در کتاب «تاریخ پیامبران» بر اساس روایتی که آن را معتبر می‌داند نقل کرده است که نوح با قومش هفت شبانه‌روز در کشتی ماند.[۴۱]

ثمود

ثَمود قومی عرب که با انکار دعوت صالح پیامبر به عذاب الهی گرفتار شدند. قرآن از آنان به عنوان قومی مشرک یاد کرده که در ساختن خانه از سنگ مهارت داشتند. خدا صالح(ع) را به سوی آنان فرستاد. آنان معجزه پیامبر خود را که به ناقه صالح شهرت دارد، کشتند و در پی آن به عذاب الهی گرفتار شدند. داستان قوم ثمود در تورات نیامده، اما یافته‌های باستان‌شناسان وجود آنان را در مناطق شمالی شبه‌جزیره عربستان تأیید می‌کند.

آنان از حضرت صالح، برای اثبات مدعایش، تقاضای معجزه کردند[۲۷] بر پایه روایات، از او خواستند تا شتر ماده‌ای را دل کوه، بیرون آورد[۲۸] خدا خواسته آنان را برآورد و ناقه‌ای از دل کوه بیرون آمد، صالح به آنان هشدار داد، تا متعرض ناقه نشوند.[۲۹] اما قوم ثمود ناقه را کشتند

پس از آنکه قوم ثمود ناقه را کشتند، صالح به آنان خبر داد، پس از سه روز به عذاب خدا گرفتار می‌شوند.[۳۶]بنا بر برخی گزارش‌ها، در روز اول رنگ رخسار آنان زرد، روز دوم سرخ و روز سوم سیاه شد و سپس به عذاب الهی گرفتار و نابود شدند.[۳۷] قرآن از عذاب قوم ثمود با نام‌های صاعِقَه، [۳۸]صَیحه[۳۹] و رَجفه[۴۰] یاد کرده است. برخی از نویسندگان این عناوین را مراحل مختلف عذاب دانسته‌اند.[۴۱]

گفته شده، بازماندگان اندک از قوم ثمود به مکه[۴۲] و یا رمله از شهرهای فلسطین[۴۳] مهاجرت کردند، برخی از پژوهشگران وجود اماکن متعدد به نام صالح پیامبر در فلسطین را، دلیل سکونت بازماندگان ثمود در آنجا دانسته‌اند