«مهدی» از ریشهٔ ه-د-ی است و به معنای هدایت شده
بنابر اعتقاد شیعیانِ دوازدهامامی حجت بن الحسن فرزند حسن عسکری (امام یازدهم شیعیان) همان مهدی موعود است.
او در نیمهٔ شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق در سامرا به دنیا آمده و در پنج سالگی و پس از مرگ پدرش به امامت رسیده و از منظر مردم غیب شدهاست. همچنین، به اعتقاد آنان پیامبر اسلام در خطبه خود در روز غدیر خم به آمدن مهدی اشاره کردهاست
پس از فوت حسن عسکری امام یازدهم شیعه، سالها سردرگمی بزرگی برای نیم قرن در بین پیروان آنها پدید آمد که نویسندگان شیعه از آن تحت عنوان دوران حیرت نام میبرند. در میان پیروان امامان شیعه بر سر سرنوشت اسرار آمیز فرزندی که برای حسن عسکری قائل بودند اختلاف بزرگی پدید آمد. گروهی از شیعیان چنین میپنداشتند که حسن عسکری اصولاً فرزندی نداشتهاست[۲] و گروهی میگفتند حسن عسکری امام بدون فرزندی است که نمردهاست و حسن عسکری همان مهدی غایب است که دارای دو دوره غیبت است.[۲۰] گروه دیگری عنوان میکردند که فرزند حسن عسکری پیش از فوت پدر در گذشتهاست. تنها گروهی که در آن زمان در اقلیت کوچکی بودند که اعتقاد داشتند که فرزند حسن عسکری همان مهدی است و در غیبت بهسر میبرد و در آخر الزمان ظهور خواهد کرد. دیدگاه این گروه به مرور به دیدگاه تمامی شیعیانی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی میباشند.
اما بنوشته سید حسین نصر، اهل سنت معتقدند که مهدی از خاندان پیامبر اسلام با نام «محمد» است و در آخرالزمان به همراه عیسی ظهور میکند.
محمّد بن حسن عسکری (عربی: محمّد بنِ الْحسنِ الْعَسکَری؛ زادهٔ ۱۵ شعبان ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری) معروف به حُجَّتِ بنِ الْحَسَن، بنابر باور شیعیان دوازدهامامی، دوازدهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود است. او فرزند حسن بن علی عسکری، امام یازدهم شیعیان، و همچون پیامبر اسلام نامش محمد و کنیهاش ابوالقاسم است. «امامِ زمان»، «صاحبُ الزَّمان»، «ولیِّ عَصر»، «قائمِ آلِ محمد» و «مَهدیِ موعود» از القاب مشهور اوست. در باور کنونیِ شیعهٔ دوازده امامی، حجّت بن حسن در نیمهٔ شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق در سامرّا زاده شد؛[۹][۱۰][۱۱] او در پنج سالگی و پس از مرگ پدرش به امامت رسید. پس از درگذشت حسن عسکری، مهدی تنها از طریقِ چهار سفیر یا نایب با شیعیان تماس میگرفت. البته بررسیهای تاریخی نشان میدهد که از آغاز، تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابتِ خاص در قرنهای چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ طوسی و برای تبیینِ غیبت صغری ایجاد شدهاست.[۱۲][۱۳][۱۴] پس از یک دورهٔ هفتاد ساله — موسوم به غیبت صغری — و با مرگ علی بن محمد سَمَری، چهارمین نایب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فراگرفت. آنها سرانجام در سدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلامِ شیعه از غیبتِ امام دست یافتند.[۱۵] بهباور شیعیان، پس از دوران سُفَرا(نایبان خاص)، شیعیان با مهدی بهطور مستقیم در ارتباط نیستند و این دوران را اصطلاحاً غیبت کبری مینامند. پس از پایان دورهٔ غیبت، وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که توسط وی حق و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید.[۱۶]
حسن عسکری طی سالهای امامتِ خود در سامرا تحت محدودیتهای اعمالشده از سوی خلیفهٔ عباسی میزیست. وی زیر نظر جاسوسانِ معتمد عباسی بود و لذا نمیتوانست با شیعیان ارتباطِ آزادانه داشته باشد و تنها خَواصِّ اصحابش با وی شخصاً ارتباط داشتند. وی در سال ۲۶۰ ه.ق بیمار شد. معتمد چند نفر مراقبْ بههمراه پزشک و قاضیالْقُضات را بر بالین وی فرستاد. نهایتاً وی در اثر این بیماری در ۸ رَبیعُالْاوَّلِ آن سال مقارن با اول ژانویهٔ ۸۷۴ م درگذشت. معتمد، ابوعیسی فرزند متوکل را فرستاد تا بر وی نماز گزارَد. او پس از انجامِ مراسم در منزلش دفن شد.[۷۸] بنا بر روایتِ شیخ طوسی، عثمان بن سعید در طول بیماریِ حسن عسکری بر بالین وی بود و مراسم غسل و خاکسپاری را وی بهجا آورد.[۷۹] بدین ترتیب طبق مأخذِ قدیمِ امامیه، حسن عسکری آشکارا پسرش را معرفی ننمود و جانشینی را بهطور علنی معرفی نکرد. بدین ترتیب امامیه که معتقد بودند زمین نمیتواند از حجّتِ خدا خالی باشد و امام بعدی با وصایتْ توسط امام قبلی معرفی میشود، دچارِ حیرت شدند و به فرقههای متعدد منشعب گشتند.[۸۰]
بهنوشتهٔ جاسم حسین، ابوسهل نوبختی (و. ۳۱۱ ه.ق) روایت میکند اصحابِ سِرِّ حسن عسکری که احادیث وی را روایت میکردند و نایبانِ او بودند پس از مرگ وی متّفقالْقول بودند او از خود پسری برجا گذاشته که امام است. آنان شیعیان را از پرسیدنِ نامِ او و افشای وجودش برای دشمنان منع میکردند.[۸۶] همچنین طبق گزارشهای شیخ صدوق، شیخ طوسی و رِجالِ نَجاشی، حسن عسکری پیش از فوتْ پسر خود را بهعنوان جانشین به چهل تن از اصحابِ نزدیکش معرفی کرده و به آنها دستور داده در طول غیبتِ وی از عثمان بن سعید و پسرش محمد بن عثمان اطاعت کنند.[۸۷] بخش بزرگتری از شیعیان این نظر را پذیرفتند هر چند در بدوِ امر در خصوص زمان تولد، نام وی و اینکه آیا وی مهدیِ قائم است یا خیر اختلاف داشتند.[۸۸] اما بهنوشتهٔ مدرّسی تا زمان مرگ حسن عسکری صحبتی از فرزندِ وی بهمیان نبود و حسن عسکری نیز در وصیتش تنها از مادرش نام برده بود. پس از مرگ او، اصحاب نزدیکش بهرهبری عثمان بن سعید عَمْری، این مسئله را اعلام کردند که حسن عسکری پسری میداشته که جانشینِ مشروعِ امامت است. طبق گفتهٔ عمری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود چون بیم آن میرفت که توسط دولت دستگیر شود و بهقتل برسد.